سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ساعت 2:56 عصر پنج شنبه 88/1/6

دنبال همه چی بودم غیر سوژه(پاستوریزه)

در بین سایتهای اصلاح طلب و اصولگرا و ... و ... و ... و ... می گشتم، خبر ها رو می خوندم . مطلبی دیدم که فیوز پروندم .

البته تازگی نداره ولی محتوای روانیش برام جالب بود .

اصل مطلب رو در پایین خودتون دنبال کنید . قضاوت با خودتون ، ولی یادمون باشه که مثلا روز قدس که در یه نقطه ای پرچم اسراییل رو آتیش می زنند ، یا آفتابه گردن عروسک نماد امریکا می اندازند چقدر بعضی ها بلوا می کنند که *آقا دیپلماسی کهکشان راه شیری لرزید* یا ....

ولی ببینید صهیونیسم رو و کارهای تبلیغاتی-روانیش رو

 

 

به نظامیان اسراییلی که از جنگ غزه بازگشته‌اند تی‌شرت‌هایی داده شده که روی آن تصویر کشته‌شدن مادران فلسطینی به همراه فرزندانش به تمسخر گرفته شده است. برخی از این تصاویرنیز مربوط به نوزادان کشته‌شده فلسطینی است.

به گزارش شبکه ایران به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی، ارتش اسراییل بار دیگر به سبب اقداماتی که نظامیان در جنگ غزه صورت داده‌اند به دردساز افتاده است.
به نظامیان اسراییلی که از جنگ غزه بازگشته‌اند تی‌شرت‌هایی داده شده که روی آن تصویر کشته‌شدن مادران فلسطینی به همراه فرزندانش به تمسخر گرفته شده است.
 


برخی از این تصاویر مربوط به نوزادان کشته‌شده فلسطینی است. این پیراهن‌ها در حالی در ارتش اسراییل توزیع شده که هفته گذشته مطلبی درباره اقدام نظامیان اسراییلی در کشتن چند غیرنظامی فلسطینی از زبان خود آنها منتشر شد.
 


در یکی از این تصاویر یک زن فلسطینی باردار مشاهده می‌شود که زیر آن نوشته شده است "می توان با یک گلوله دو نفر را کشت". تولید پیراهن‌های حاوی عکس همراه با نوشته در فرهنگ اسرائیلی رایج است اما انتشار چنین تصاویری بار دیگر سوالاتی جدی درباره اقدامات نظامیان اسرائیلی در عملیات نظامی مطرح می کند.


به گفته جامعه شناسان اسراییلی مساله این پیراهن‌ها فقط مربوط به طراحی لباس نیست بلکه نشان دهنده فرهنگ اسراییل است و پوشیدن این پیراهن‌ها سبب نهادینه‌شدن پیامهای روی آنها در بطن جامعه می‌شود و باتوجه به رویه غیرانسانی جلوه دادن فلسطینی‌ها از طریق این تصاویر منقوش روی لباسها ، کشتن فلسطینی‌ها در نزد اسراییلی‌ها آسانتر می‌شود.

"ایمن محی‌الدین"، خبرنگار شبکه الجزیره در ادامه گزارش خود افزود: نیروهای امنیتی اسراییل به گروه خبری الجزیره اجازه نداد از محل تولید این پیراهن‌ها دیدن کند.
به هر حال ، تاثیر این پدیده اجتماعی آن بوده که در سالهای اخیر در جامعه اسراییل استفاده شدید از نیروی قهری مقبول‌تر شده است. به گفته جامعه شناسان این روند از نظر اجتماعی خطرناک است.


ارتش اسراییل در واکنش به این مساله اعلام کرده ممکن است فقط تعداد معدودی از نظامیان اسراییلی اقدامات اشتباهی مرتکب شده باشند اما این سوال مطرح است که آیا همین به اصطلاح تعداد محدود تنبیه می شوند یا خیر ؟

 

منبع :

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=26027

 

پی نوشت :

* اول : مرگ بر اسراییل (حزب اللهی نیستم ولی دیگه بهتر از این برای این طایفه ندیدم

* دوم : زنده باد چارتا جوون آزادی خواه که توی غزه و لبنان پدر این حیوون ها رو درآوردند

* سوم : طبع گرگ دریدنه

* چهارم : همین دیگه  ، یاعلی


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 3:32 عصر یکشنبه 87/11/13

 


آلبرت اینشتین(فوت 1955 م) در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: "دی ارکلرونگ"

Die Erkla"rung - von: Albert Einstein - 1954

یعنی:"بیانیه" که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین 

ومعقولترین دین می داند.این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی(فوت1340ش=1961م) است 

که توسط مترجمین برگزیده ی شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است اینشتین در این رساله "نظریه ی نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و 

احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی توسط حمید رضا پهلوی(فوت1371ش)و...ترجمه 

وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده) تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود وتنها این 

مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده ی"نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند. از آنجمله حدیثی است که 

علامه ی مجلسی در مورد


معراج جسمانی رسول اکرم نقل میکند که: هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود.اما 

پس از اینکه پیامبر اکرم از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی 

زمین است ...اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن 

مینویسد...همچنین اینشتین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند(علاوه بر قانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل). او 

فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند:
E = M.C2 >> M = E :C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد. او همچنین در همین رساله عقیده ی به 

"وحدت وجود" را از خرافات های شایع شده توسط ملا صدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه "فیزیک کلاسیک" و "فیزیک نسبیتی" به شدت مورد حمله 

قرار می دهد. بطور خلاصه: او میگوید: هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است(حیز وجودی) که امکان ندارد با موجود یا وجود 

دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد...در رابطه با "عقل" نیز با کمال شگفتی - اینشتین نظریه ی اخباریون شیعه را( که عقل را نسبی میدانند و در 

حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند) صحیح دانسته و میگوید: حق با اخباری های شما ست وهنوز زود است که مردم این را بفهمند.

در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای "عقل نظری بشر" ارائه داده و "نسبیت" آن را اثبات میکند. اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله 

بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها یاد کرده با لفظ"حسابی عزیز"

3000000دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسورابراهیم مهدوی( مقیم لندن) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل" بنز" از یک عتیقه فروش 

یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خطشناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست 

خود نوشته است...همکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی - توسط دکتر عیسی مهدوی( برادر دکتر ابراهیم مهدوی)- و 

توام با تحقیق و ارائه ی منابع مذکور در متن میباشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است...اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت 

مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی- سپرده شده و نگهداری میشود.

این هم گزیده ای ازآخرین رساله اینشتین به نقل از سایت IRExpert


سرآغاز متن کتاب)(اولین عبارت کتابچه ی اینشتین/ خطاب به آیت الله بروجردی این عبارت آلمانی است)

Herzliche Gru"&e von Einstein(هرتسلیش گروسس فن اینشتاین = با صمیمانه ترین سلام ها از اینشتین =)

محضر شریف پیشوای جهان اسلام...جناب سید حسین بروجردی...پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و...آئین

تشیع 12 امامی (*1*) را پذیرفته ام/ که اگر همه ی دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را 

اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس(= مارس)(*2*) از سال1954 (*3*) است که من 

مقیم امریکا و دور از وطن هستم.

به یاد دارید که آشنائی من با شما از ماه اوگوست(= اوت)(*4*) سال 1946 یعنی حدود 8 سال قبل بود(*5*).

خوب به یاد دارم که وقتی در 6 اوگوست(اوت) 1945 آن مرد ناپاک پلید(*6*)اکتشاف فیزیکی من را - که کشف نیروی نهفته در اتم بود - همچون 

صاعقه ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فروریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که 

موافقتنامه ای بین المللی ... به امضاء و تصویب جهانی برسانم.

گرچه در این راه برای من توفیقی حاصل نشد ولی ثمره ی آن آشنائی با شما مرد بزرگ...بود که هم تا حدی من را از آن اندوه عظیم خلاص نمود 

و هم بالاخره سبب مسلمان شدن پنهانی من شد. و چون این آخرین یادداشت من در جمعبندی این چهل نامه است/ برای خوانندگان 

گرامی(بعدی) نیز مینویسم: همانگونه که آقای... بروجردی - مقیم شهر قم/ در ایران - میدانند:

من دراوگوست(اوت)1939(*7*) طی نامه ای به روزولت - رئیس جمهور وقت امریکا - او را از پیشرفت آلمان نازی - که در ابتدای جنگ جهانی دوم 

بود - در مسئله ی شکافتن اتم و آزاد کردن و مهار انرژی عظیم آن جهت کشتار... و نابود کردن آنی برخی شهرها... مطلع ساختم و اکیدا" به او 

(روزولت) گفتم که برای بازداشتن آلمان نازی از این نقشه ی جنایت آمیز...باید ابرقدرتی چون امریکا - که به نظر من عاقلترین و...خونسردترین 

ابرقدرتهای دنیای فعلی است - سریعا" گروهی را مامور بررسی و تحقیق علمی- در شکافتن هسته ی اتم - بنماید و به سرعت باید بمب اتم را 

بسازد چون دیر یا زود این سگ از زنجیر در رفته - یعنی آدولف هیتلر ...نژادپرست خونخوار - آن(بمب اتم) را ساخته و چون ببیند از راه جنگ متعارف 

حریف تمامی دنیا نمیشود - حتما" متوسل به آن شده و لااقل چندین شهر بزرگ را هدف بمب اتمی خود قرار میدهد.اما وقتی امریکا...آن را از 

قبل ساخته واعلان نموده باشد دیگر امثال هیتلر دیوانه نمیتوانند دنیا را به آتش بکشند! پس جناب پاپ پیوس دوازدهم نیز - که آغاز دوره ی پاپی 

وی برای مسیحیان کاتولیک جهان / از همان سال 1939 بود - فتوا به این امر صادر کرد و فقط اکیدا" قید نمود که:"هرگز نباید از این سلاح اتمی 

برای جنگ - حتی با خود نازیهای آلمان - استفاده شود...". سپس (من) نامه ای به محضر شریف پیشوای اسلامی آن زمان...سید ابو-ال- حسن 

(ابوالحسن) اصفهانی - که مقیم نجف بودند - نوشتم/ ایشان نیز در جواب گفتند که:"از باب ناچاری لازم است که بمب اتم ساخته شود تا آلمانها 

بهراسند و دست به حمله ی اتمی به هیچ کشوری نزنند. ولی استعمال این سلاح مرگبار در قانون اسلام بطور کلی ممنوع است و هرگز نباید از 

آن - به نحو ابتدائی - استفاده شود حتی علیه خود آلمان نازی...باز تاکید میکنم : تا آنجا که امکان دارد نباید سلاح اتمی بکار گرفته شود و باید با 

اسلحه ی متعارف با آلمان نازی مقابله کرد".


آری ! جهان در آن روزها وضعی اضطراری پیدا کرده بود. به حکم چنین بزرگمردانی (از ادیان و مذاهب مختلف) من (اینشتین) ناچار بودم که روزولت 

را در جریان ساخت بمب اتم قرار دهم واین اقدام مانع عملکرد آلمان نازی شد و با این عمل من جان بسیاری از مردم دنیا نجات داده شد/ اما 

افسوس که این فرمول به دست آن مرد دیوانه ی دیگر(*6*) افتاد و توصیه های من و روزولت را از یاد برده/ دچار وسوسه ی شیطانی شد و در 

حال مستی دستور داد که خلبان احمق و جنایتکار او در6 اوگوست (اوت)1945 - که دنیا تازه داشت طعم تلخ جنگ دوم را از یاد برده و صلح جهانی 

در حال استقرار بود - این بمب خطرزا را ...در هیروشیما فروافکند!! بمبی که بقدر یک توپ بیشتر اندازه نداشت به زمین نرسیده در آسمان منفجر 

و شهری را مبدل به خاکستر کرد!! احساس میکنم که هرگاه به یاد این حادثه می افتم چند ماه و یا چندین سال از عمرم کاسته میشود و پیرتر 

میشوم!!
DIE ERKLA"RUNG
دی ارکلرونگ ="بیانیه"
ترجمه:دکترعیسی مهدوی
تحقیق و پیشگفتار و پاورقی:
اسکندر جهانگیری

پیشگفتار:

در اوائل سال 1382 شمسی(=2003م) پروفسور ابراهیم مهدوی (تولد1310ش) - مقیم لندن - پس از سفری به امریکا وآلمان و فرانسه

و دیدار با برخی سرمایه داران شرکت اتومبیل سازی"فورد"در امریکا و "بنز" در آلمان و "کنکورد" در فرانسه و جلب رضایت برخی

از اعضاء آنها جهت کمک مالی برای خریداری این رساله ی گرانقیمت بالاخره موفق شدند قرارداد خرید آن از یک عتیقه فروش

یهودی را به امضاء برسانند...بهای این رساله که تماما" به خط خود اینشتین میباشد 3/000/000 دلار تمام شد که به این ترتیب

سرشکن شده / پرداخت گردید:
X - BENZ : $ 1/000/000

(به افتخاراینکه اینشتین آلمانی بود)
X - FORD : $ 1/000/000

(به افتخاراینکه درامریکا میزیست و نیز به افتخار جان.اف.کندی -رئیس جمهور امریکا(مقتول1963م)که در این رساله بارها اینشتین از

وی نام برده و او را رئیس جمهور آینده ی امریکا دانسته است حال آنکه در 1954م(سال نگارش این اثر) هنوز7 سال به زمان انتخاب

وی مانده بود! و این از پیشگوئی های اینشتین به شمار میرود. نیز شاید سرنخهائی از معمای حیرت انگیز ترور زنجیره ای خاندان کندی

در این رساله موجود باشد که بتوانیم دریابیم چرا کندی کشته شد؟ راز این معما کجاست؟ چرا خانواده ی او نیز قربانی شدند؟ و چرا...؟)
X-CONCORDE:$500/000


(به افتخارجناب لاوازیه - مقتول 1794م درانقلاب/ یا شورش/ فرانسه - و نیز قانون بقای ماده ی او که دراین رساله بارها یاد شده است)
X - TITANIC : $ 500/000

(به یادبود کشته شدگان حادثه ی اندوهبار کشتی "تایتانیک" انگلیسی و نیز الکساندر فلمینگ انگلیسی(فوت1955م) - کاشف پنیسیلین و از

یاری کنندگان اینشتین در نگارش این رساله - بخشهائی که مربوط به اسرار علم پزشکی و زیست شناسی و داروشناسی آن میشود...)...

شخصیت های اصلی این رساله:

آلبرت اینشتین(فوت مشکوک1955م) / الکساندر فلمینگ( فوت 1955م)(؟!!)/ آیت الله العظمی سید حسین بروجردی(فوت1961میلادی)

/ نیلز بور(بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری میکرد(فوت1962م)(؟!!)/ جان.اف.

کندی(مقتول1963م)(؟؟!!)/ علیرضا پهلوی(مترجم و رابط)( کشته شده براثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان "کا.گ.ب" در1954م

(=1333ش - سال نگارش این رساله؟؟!!)/ حمیدرضا پهلوی(مترجم و رابط)(فوت1371ش=1992م)که نیلز بور اورا به اینشتین معرفی

کرده و در آن زمان 22 ساله بود...

سئوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا سه تاریخ مرگ (1954-1955 و باز 1955م) و نیز سه تاریخ مرگ (1961- 1962

- 1963 م) دقیقا" پشت سر هم واقع شده؟؟ وچرا نویسنده (اینشتین)با همکار اصلی اودراین نگارش(الکساندرفلمینگ) هردو در یک سال

(1955م) مرده اند؟؟ و چرا یکی از مترجمین و رابطها(ع...پ...) در همان سال نگارش رساله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟؟

و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن(!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه

پرهیز از ایجاد"یک رولوشن(=انقلاب) خطرناک مذهبی" اجازه ی تکثیر این اثر علمی- مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمیدهد؟؟...

اینجانب هیچ نمیدانم!! اگر کسی میداند یا حدس میزند که جریان چه بوده بنده را نیز راهنمائی کند... بینهایت از او سپاسگزار خواهم بود.

 


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:29 صبح سه شنبه 87/5/1

 

مطلبی را در وبگردی پیدا کردم که خدا را شاهد می گیرم که با خواندن آن چند دقیقه ای خشکم زد . از این همه ایمان و از این همه شجاعت و ... کوه ها هم به فریاد می آیند .
حیفم آمد که من هم مبلغ و فریاد زننده این چنین شجاعت و مظلومیتی نباشم .


 

پیکر شهید دلال مغربی در میان ??? شهیدی که از سوی اسراییل به حزب الله تحویل داده می شود، موجود است.


به گزارش الف، دلال مغربی اولین فرمانده زن در تاریخ مبارزاتى مردم فلسطین است. وى که در آن زمان فقط بیست سال سن داشت، حدود ده جوان هم سن و سال خود را براى یکى از جسورانه‌ترین عملیات‌هاى استشهادی رهبرى کرد و در پایان، این گروه چریکى بعد از اینکه تلفات زیادى را از سربازان اسرائیلى گرفتند، در جاده ساحلى بین حیفا و تل‌آویو با تیم ویژه ارتش اسرائیل که در راس آنها ایهود باراک قرار داشت، درگیر شده و در نهایت جان خود را از دست دادند. این عملیات آنقدر براى صهیونیست‌ها ذلت‌بار بود که باراک در برابر دوربین‌هاى خبرنگاران جسد این زن دلیر را روى زمین کشاند.
 



پرس تی وی بیروت گزارش می دهد: دلال مغربى سال 1958 در اردوگاه صبرا در خانواده‌ای فلسطینى از شهر یافا به دنیا آمد که به لبنان آواره شده بودند. وى تحصیلات ابتدائى را در مدرسه یعبد و تحصیلات متوسطه را در مدرسه حیفا گذراند، هر دو مدرسه وابسته به آژانس کمک‌رسانى به آوارگان فلسطینى در بیروت بودند.


وى خیلى زود در حالى که هنوز درس مى‌خواند، وارد فعالیت‌هاى چریکى شده و آموزش‌هاى نظامى مختلفى را دید و با استفاده از انواع سلاح آشنا شد و شیوه‌هاى جنگ چریکى را به سرعت یاد گرفت و از همان زمان به جرأت و شجاعت و روحیه انقلابى و میهنى خود مشهور بود.
 



ابو جهاد وزیر از سران چریک‌هاى فلسطین نام شهید «کمال عدوان» را براى این عملیات انتخاب کرد. وى به همراه «کمال ناصر» و «ابو یوسف نجار» از فرماندهان سازمان آزادیبخش فلسطین بودند که در بیروت توسط باراک و تیمش ترور شدند. این گروه همچنین به نام «دیر یاسین» نیز مشهور است که برگرفته از نام روستاى فلسطینى است که کشتار وحشیانه‌اى در آن صورت گرفت.


عملیات جسورانه در درون سرزمین‌های اشغالی


از همان ابتدا این گروه عملیات خود را به شکل استشهادی قرار داده بودند، این گروه صبح روز 11 مارس 1978، سوار کشتى تجارى شدند که از دریاى مدیترانه به مقصدى در شمال آفریقا حرکت مى‌کرد. هنگامى که این کشتى روبروى ساحل سرزمین اشغال شده فلسطین قرار گرفت، این گروه قایق‌هاى پلاستیکى خود را آهسته به دریا زده و به سمت ساحل حیفا حرکت کردند. گروه دلال خود با موفقیت خود را به ساحل رساندند، قایق‌ها را مخفى کرده و به سمت جاده نظامى کنار ساحل حرکت کردند و یک اتوبوس نظامى که پر از سرباز بود و به سمت تل‌آویو حرکت مى‌کرد، را متوقف کرده و کنترل آن را به دست گرفتند و به سمت تل‌آویو حرکت کردند، آنها در مسیرشان به هر خودروى نظامى که مى‌رسیدند تیراندازى مى‌کردند، و بدین وسیله تلفات زیادى را در میان دشمن بوجود آوردند، زیرا این جاده یک جاده نظامى بود که براى نقل و انتقال سربازان از شهرک‌ها به تل‌آویو و بالعکس مورد استفاده قرار مى‌گرفت.
 
بعد از دو ساعت حرکت به نزدیکى‌هاى تل آویو رسیدند. دولت اسرائیل که از تلفات بالا به ستوه آمده بود یک تیم ویژه ارتش را با پشتیبانى یگان‌هایى از تانک‌ها و هلى‌کوپتر براى متوقف کردن این اتوبوس راهى منطقه کرد. این دسته توانست اتوبوس را در نزدیکى شهرک «هرتسلیا» از کار بیندازند و در آنجا جنگی حقیقى رخ داد. گروه دلال مغربى اتوبوس را منفجر کردند و به درگیرى با تیم باراک پرداختند. در این عملیات ده‌ها سرباز اسرائیلى کشته شدند و در نهایت دلال که نام مستعار «جهاد» را براى خود انتخاب کرده بود در راه اهداف و آرمان‌هاى خود کشته شد و از آن زمان جسد وى در قبرستانى که به قبرستان شماره‌ها معروف است به خاک سپرده شد. قرار است جسد وى در عملیات تبادل اسرا بین حزب‌الله و اسرائیل به خاک لبنان و به زادگاهش باز گردانده شود تا همانند قهرمان‌ها از آن استقبال شود.

 

لعن الله علی القوم الظالمین الی یوم الدین


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:14 صبح چهارشنبه 86/6/28

سلام

شرمنده ، چند مدتی بروز نکردم و حالا هم گرفتار کارهای فارغ التحصیلی دانشگاه هستم

یه سری به وبلاگ زدم دیدم بجای تصاویری که من در مطالبم گذاشته بودم ، چیزهای دیگه ای گذاشته شده

تازه کشف کردم که بببببببببببببببببببببله ، یانکی های بامعرفتی که من از فضای رایگان اونها جهت بارکردن عکس استفاده کردم آدرسها رو تغییر دادند و .....

آقا ما شرمنده شماییم

شرمنده ایم به خدا

یا حق .....


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 11:11 عصر یکشنبه 86/2/30

سلام

 

بدون شرح

یاحق ....


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:49 صبح چهارشنبه 85/12/2

چند وقتی هست که صحبت دوستان حواشی روابط خارجی ایران و دیپلماسی چماق و هویج و .... دور می زند . صحبت از رزمناو و تورام1 و بمب گذاری و ایجاد نا امنی از سوی خاج نشینان است .

رایس مشکی ، این دایه مهربانتر از مادر در خرده فرمایشاتشان بیان نموده اند که اگر ایران غنی سازی را تعلیق کند افتخار همصحبتی با ما ( منظور صدای گاو نیست بلکه امریکا است) را پیدا می کند . اسراییل ، این طفلک حرامزاده جانی نیز گفته که تا 27 آوریل ( اگه اشتباه نکرده باشم) ایران را چنین و چنان می کند .

داشتم خوب فکر می کردم که به قول دوستان گربه برای خوردن کباب استخاره نمی کند .یعنی اگر امریکا و اسراییل توانایی حمله ، اشغال و تغییر حکومت ایران را داشتند ثانیه ای هم درنگ نمی کردند . همانگونه که تا به حال هم بی کار ننشسته اند . امریکا با این همه دبدبه و کبکبه و ساز و برگ چرا تا به حال با ایران رودررو نشده است ؟ (جدای از اینکه چطوری در افغانستان و عراق گیر کرده )

جواب این سوال را وقتی می توان فهمید که از دیدگاه سردمداران امریکا به موضوع نگاه کنیم . سیاست و پول امریکا در دست صهیونیست ها است ( بیشتر صهیونیست های یهود و کمتر صهیونیست مسیحی ها ) و در نهایت به دلیل اینکه می خواهند سوشیانسشان مثل آرنولد بیاید و آنها را بر جنازه طفلان و زنان به رستگاری برساند باید یهود بر زمین استوار شود و معبد هیکل سلیمان هم احیا گردد . و این یعنی رودررویی با جهان اسلام به پیشقراولی ایران !!!!

در عقیده صهیونیست ها نباید نیروهای خودشان فنا شوند به گونه ایکه برای جان سربازان و نیروهای خود اهمیت فوق العاده ای قائلند .تجهیزات انفرادی یک سرباز معمولی را نگاه کنید : رفاهو آسودگی در کنار تضمین امنیت .

اما اینکه به ایران چرا حمله نمی کنند ، جوابش در همین نکته ظریف نهفته است : هیچ تضمینی برای امنیت انرژی ( = امنیت داخلی خودشان )  و برای امنیت خارجی نیروهایشان وجود ندارد . جهاد یک سپر بازدارنده برای هجوم به جهان اسلام است که مخصوصا یهود بسیار از آن واهمه دارد . و اسوه جهاد کسی نیست جز امام حسین (ع) .

امام حسین به عنوان اسوه حق خواهی و عدم ذلت پذیری فراتر از شیعه الگوی جهان اسلام شده است . اثبات شده که در جنگ های عقیدتی حتی در صورت شکست طرفداران عقیده تبعات آن دامنگیر غالب می شود و در نهایت شکست طرف مقابل را به همراه دارد . اعتقاد مهمترین انگیزه برای شهادت طلبی است و حملات انتحاری جدای از بعد نظامی ضربات مهلکی را بر پیکره دشمن به همراه دارد که امریکا و اسراییل و حتی همپیمانان آنها تحمل آنرا ندارند و منجر به فروپاشیشان خواهد شد .

به فرموده مقام معظم رهبری در دیدار با بشار اسد ، سوریه و ایران عمق استراتژیک یکدیگر هستند .

این پرمعنی ترین سخنی است که در رابطه با معادلات ایران و کشورهای دوست بیان شده . یعنی اینکه با پیوندهای ایجاد شده نهان و آشکار بین ایران و همپیمانان دیگر از سوریه گرفته تا کشور های امریکای لاتین به مدد انتشار مبانی اعتقادی برگرفته از نهضت عاشورا ، امریکا توانایی هیچگونه رزم عملی علیه ایران را ندارد و فقط به میتینگ های هر از گاهی بسنده می کند .

البته از انگلیس و اسراییل که در پس پرده سیاست جهان مخفی هستند هیچ چیز بعید نیست . مثلا اینکه صدامی دیگر را در منطقه بر ضد ایران بنا کنند ولی ایران حال با ایران سال 60 تفاوت های زیادی کرده . ایران حال یک قطب در سطح منطقه و بلکه جهان است . درگیری با ایران چیزی جز نابودی متخاصم را به همراه ندارد ..........

                

 پی نوشت ها :

                  * ایران سرزمین دلاورانی است مانند خرازی ها ، باقری ها ، باکری ها ، کاظمی ها و ...

                  * ایران دارای قدرت نظامی است که هم در روال عادی و هم در بعد استراتژیک برتری قابل ملاحظه ای دارد .

                  * امریکا سرزمین یاکی های پول دوست و عاشق زندگی است که حاظرند ذلیل ولی زنده باشند .

                  * چند وقتی است که اطرافیان نمی گذارند بوش آب شنگولی بخورد . چرا ؟؟؟؟

                  * چند ده سالی است که ایران را تحریم می کنند و ایران قوی تر می شود . چرا ؟؟؟

                  * ایران نیروهای مردمی زیادی تحت نام بسیجی دارد که آموزش های نظامی لازم دیده اند و با تجهیز آنها ،، امریکا ......

                  * به فرموده امام راحل : نترسید ، نترسانید . امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند .


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:25 صبح چهارشنبه 85/11/18

سلام

چند روز پیش یکی از دوستان دانشگاهی را دیدم . نقل بین ما گل کرده بود و داشتیم نظریات علمی/سیاسی/اقتصادی ..... خودمون را توی سر هم می زدیم که رفیق بنده گفت : آقا ، بوش می آد . بنده فکر کردم بوی بدی ، متعفنی ... را می گه . گفتم : چی ؟؟ گفت : G.W.Bush رو می گم.

تازه متوجه شدم منظور ایشان بوش کوچولو بوده ، نه بوش کوچولو . !!!!!!!!

می گفت آیزنهاور رفته و چی چی هاور داره وارد خلیج همیشه فارس می شه . نیروهای پژاک فلان غلط رو کردند . اشرار زاهدان ... سلفی ها .... ریگی ...

گفت و گفت و بنده هم گوش و گوش . آخر سر گفتم : اول از همه که نقل ایران و امریکا حکایت علی آقا دوست دوران بچگی ما است که اگر با گنده تر از خودش در می افتاد کم نمی آورد . فوقش که می دید داره خراب می کنه انگشت مبارک را تا آرنج وارد چشم طرف می کرد .

لازم هم نیست دست دراز کنیم ، سید حسن با یک اشاره زحمتش را می کشد . اگر برای ایران  خدای نکرده اتفاقی رخ دهد ، میلیونها مسلمان عنان اختیار از کف می دهند و آنوقت ، امریکا ،، پر . انرژی ،، پر ....

ایران هم همینطور . تا اسراییل مامانی رو داریم که اخم بهش بکنیم کاخ سفید تنبان مبارک را خراب می کند ایضا همراه با پوشک مای بی بی . و به همت جوانان دانشمند و مبتکر بسیجی قدرت موشکی ایران تا n کیلومتر رسیده و فناوری هسته ای از مرز آزمایش وارد فاز اجرا شده و در زمینه پزشکی ، کشاورزی ، مهندسی سازه و هزاران بعد دیگر حرف برای گفتن داریم و حتی صاحب علم بومی آن هستیم . به گفته پیر جماران : امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند .

تنها نیم نگاهی داشته باشید به توانمندی های دلاور مردان سپاه ، ببینید در زمینه موشکی در خاورمیانه یگانه هستند و در صورت فرض محال جنگ هم اگر پیروز هم نشوند تلفات مافوق تصور از دشمن می گیرند و می توانند منابع انرژی کل جهان را به خطر بیاندازند . پس آقای بوش در حالتی که آب شنگولی هم خورده از این غلط ها نمی کند .

ما نزدیک چندین هزار ایرانی در قلب امریکا داریم که برای امریکا هیچ تضمینی ندارند .

اگر یک گردان امریکایی فکر بد بد بکند ، یک بسیجی کافی است تا همه آنها بترکند و بپاشند به تاق .

ممکن است در کوتاه مدت بدست عوامل خودفروخته مثل جریانات اهواز از سر ناچاری چند تن از هموطنان را به خاک و خون بکشند ولی بدانند  ملت خمینی گوش به فرمان سید علی سینه ستبر و پایدار است .

پس اصلا بوش نمی آید .تازه بوگیر هم گذاشته ایم . دستشویی ما هواکش هم دارد .


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:32 صبح سه شنبه 85/10/26


پاپ سخنان توهین آمیزی نسبت به اسلام بیان کرد .
تیتر کوچکی که بعضا مردم از کنار آن به آسانی گذشتند . چرا که هیچ حزبی فریاد نزد که : آقای پاپ غلط کردند .
راستی ما را چه شده ؟؟؟
چرا قبح حمله به عقایدمان کم کم در حال شکسته شدن است ؟؟ چرا هر کس و نا کسی به خود جرات می دهد که اعتقادات چند میلیارد مسلمان را با کلمات هرزه خود در برهه ای از زمان دستخوش شبهه و یا توهین نماید . البته از این دست انسان های احمق که زبانشان بیش از مغزشان کار می کند و در طول تاریخ قصد گردنکشی در برابر اسلام را داشتند زیاد بوده اند . کافی است کمی بررسی کنید .
ولی واقعا چرا ؟؟ چرا ما نسبت به اراجیف در زمانه خودمان بی غیرت شده ایم ؟؟
چرا انگلیس آشکارا بر ضد مسلمانان صف آرایی می کند و ما هنوز به فضای دیپلماسی ملوس معتقدیم .
چرا هنوز محصولات دانمارک را می خریم . چرا هنوز با آنکه بر همه روشن است کوکاکولا از اسراییل حمایت مالی شایانی دارد باز هم این زهرآبه ننگ را به سلامتی خیانت به اسلام می نوشیم و به اسراییل رسما کمک مالی می کنیم . به راستی 500 یا 1000 تومانی که برای خرید یک نوشابه می دهیم سینه چند کودک فلسطینی را دریده است ؟؟؟

چرا وقتی که سید خندان ما دم از گفتگوی تمدن ها می زد و ارزش ها را به مذبح می برد و ما را در خواب جهل نشاند هیچکس نپرسید : گفتگوی تمدن ها مربوط به ایران است فقط یا قرار است استعمار گران هم ادبیات خود را تعدیل کنند .
چرا مسلمانان پاکستان چندین کشته در حمله به سفارتخانه دانمارک می دهند ولی ما فقط به سفارتخانه ریگ پرتاب می کنیم . چرا هنوز اجازه می دهیم صلابتمان را به سخره بگیرند .

چرا یک به اصطلاح رهبر مسیحیان که حتی خود پیروانش هم در سلامت اخلاقی او شک دارند در یک سناریو به نام " حمله به اسلام " ایفای نقش می کند و دیالوگ هایش را با حس و حرارت بیان می کند و ما هنوز متاسفیم !!!
تاسف ما آیا پاسخ مناسبی برای این حملات است . مثل اینکه سگ هار به ما حمله کند و ما ابراز تاسف کنیم . او زبان نمی فهمد . گاز می گیرد و باز هم گاز می گیرد .
آیا این پاپی که به خود جرات جسارت می دهد و اسلام را دین خشونت معرفی می کند گوانتاناموی پیروانش را دیده که در آرزوی آرماگدون که خود را بجای مسیح می پندارند مردان و زنان را لخت کرده شکنجه داده و به آنها تجاوز می کند .
آیا این آقای پاپ و به ظاهر رهبر معنوی در راستای سن نسبتا بالایش فجایع ویتنام را به خاطر دارد و آن همه بمب خوشه ای و آتش زا و ناپالم که بر سر زنان و کودکان ریخته شد . و یا فجایع بمب های هسته ای و هزاران کثافت کاری پیروان ظاهری مسیح را به خاطر می آورد .
من واقعا مسیح را مظلوم می دانم . نه برای شکنجه هایی که کشید و نه برای مصلوب شدنش ( علی قول مسیحیان ) بلکه برای انحراف دینی که برای آن زحمات زیادی کشید .
من به عنوان یک عضو از جامعه دانشجوی ایران و نه به عنوان یک مسلمان ( چراکه هنوز مسلمانیم را برای خودم اثبات نکرده ام) از آقای پاپ یک سوال دارم : اصلا اسلام را نه به عنوان یک کلمه بلکه به عنوان یک تفکر و اعتقاد مورد بررسی و پژوهش قرار داده اید .
آقای پاپ .....
من مسیح شما را می شناسم آیا شما محمد من را می شناسید . من یوحنای شما را می شناسم ولی آیا شما علی من را می شناسید . من داستان های کذایی انجیل شما را برای تفریح خوانده ام ولی آیا شما تنها یک آیه از قرآن من را خوانده اید .
آقای پاپ . شرم دارم یو حنای شما را با علی خودم و انجیل سراسر کذب که عقاید مسیح را سر می برد را با قرآنم مقایسه می کنم . از مقام بلند انسان هایی که به خاطر خدا ٬ می پرستم و کتابی که هدایتم می کند یعنی حیدر کرار و قرآن شرم دارم که آنها را با عقاید نخ نما و سراسر دروغ که حتی ننگ برای عیسی بن مریم است قیاس می کنم .
آهای آقای پاپ من شما را به خواندن سوره الرحمن دعوت می کنم .
آهای آقای پاپ من شما را به یک بار خواندن نجواهای مولایم علی در دعای مسجد کوفه دعوت می کنم که چگونه مولای یا مولای می گوید .
آهای آقای پاپ من شما را به مشاهده عکس مرجع تقلیدم  آیت الله بهجت دعوت می کنم .
آهای آقای پاپ من شما را به بهره مندی یک ساعت از درس علامه مصباح دعوت می کنم .
آهای آقای پاپ من شما را به مناظره با استاد رحیم پور ازغدی دعوت می کنم .
در دین من  اگر انسانی را هدایت کنی انگار او را زنده کرده ای و اگر یک نفر را زنده کنی امتی را زنده کرده ای . آیا در دین شما هم اینگونه تفکراتی وجود دارد ؟؟؟
اگر شما با پیشنهادات فوق من باز هم بر اعتقادات مسیحیت از دست رفته خود پافشاری کردید من با افتخار از لجاجت شما مسیحی می شوم . فکر نکنم شرط بندی بهتر از این به شما معرفی شود .
آقای پاپ :


نگو گزاف کلامی که دگر فنا بماند
و دگر به روی مردم ردی از گناه ماند
و دگر به دل بماند شرر فدا شدن که
به ره امام مردم سر تو جدا بماند

نمایشنامه توهین خیلی وقت است از سوی محافلی که همه می دانند ختم به لابی اسراییل می شود  کار گردانی و از سوی امریکا که به گفته حضرت امام شیطان بزرگ است در حال تهیه کنندگی می باشد .

آقای پاپ آدم باش ......

 


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:28 صبح سه شنبه 85/10/26

هو الحی

داشتم به مساله هسته ای ایران فکر می کردم . به ایران . بله درست شنیدی ایران . آره هسته ای . چرا تعجب می کنی . ایران کشور قطعنامه ترکمنچای و گلستان . ایران ژاندارم خلیج فارس . ایران نوکر در زمان طاغوت .

جای تعجب هم داره . خب ایران پخمه ۲۷ سال پیش که کارگر امریکایی رو به عنوان مهندس بهش قالب می کردند و دلش هم خوش بود ٬ تازه حق توحش هم به این عزیزان مهندس می داد ٬ حالا کارش به جایی رسیده که خودش با وجود همه گونه پدر سوخته بازی کشور های غربی و شرقی و شمال جنوبی به دانش هسته ای و ساخت رآکتور و سانتریفیوژ غنی سازی رسیده . مثل اینه که بگویند الگانس نیروی انتظامی راننده اش خدای نکرده عرقیجات خورده !!! خوب واقعا جای تعجب داره دیگه .

بعله . ایران به همت همین بچه های به قول بعضی روشنفکران ٬ حزب الهی و .... کارش به جایی رسیده که اورانیوم غنی سازی می کنه . به عبارت دیگر ایران مغنی شده .( با چاه کن فرق داره )

حالا با تموم این تعجبات و ... کشور های عزیز دلسوزتر از مادر نظر به اینکه ایران فقط می تونه غنی سازی کنه و ممکنه از دستش در بره و یهویی بمبی ٬ ممبی  ٬ چیزی بسازه ٬ تازه حالیش هم نباشه زرتی وقتی سربازان امریکایی بخواهند بر پایه حقوق شهروندی و دموکراسی و هزارتا کراسی دیکه امربه معروفش کنند  ٬ این بمبک کوچولو رو بزنه تو فرق سر یهودیان هلوکاست شده (من نمی دونم چیه . از وقتی دکتر محمود گفته منم بلد شدم .)

پس نتیجتا بایستی تا ایران این سانتریفیوژ ها رو ( فرهنگستان گفته بگویید چرخونک) راه نیانداخته پشت دستش رو داغ کرد و فلفل توی حلقش ریخت تا دیگه امنیت شهروندان رو به خطر نیاندازد .

آقا پیشنهاد پشت پیشنهاد که ما نمی خواهیم شما رو دعوا کنیم پس بیایید این دستگاه های ضد بشری رو با تلویزیون سونی و ماشین ظرفشویی و ... عوض کنید چراکه اینها به درد شما می خورد ولی انرژی هسته ای همه اش هسته است و باید دور ریخت .

اما همون پسران بد حزب الهی دانشمند حقوق بشر تهدید کن با دید منفی در مورد انرژی فسیلی (نفت و ...) که الکی می گویند داره تمام میشه گفته اند اجازه ما دست بزرگتر هاست که این بزرگترها کی باشند ؟؟  یک آقای قربونش برم باحال که همچین سیاست مدارای دنیا رو پیچونده که حالا حالا ها باز نمی شند ٬ یعنی آیت الله العظمی آقا سید علی خامنه ای . که ایشون هم فرمودند : انرژی هسته ای حق مسلم ماست .

رییس جمهور باحال ما هم گفته : فناوری مال خودمونه به همسایه هم مربوط نیست ناهار چی داریم . یعنی پیشنهاد و ۵+۱=۶ و ... تو قوطی .

آقا من هرچی این قیافه جورج و کاندول و .... رو مجسم میکنم ٬ دلم براشون می سوزه . آخه قیافشون مثل رفیق ما ست وقتی موتورش رو ناجا گرفته بود . اساسی پنچر ........

من که نمیدونم انرژی هسته ای و پوسته ای چه تفاوتی داره و امریکا کجای کهکشان راه شیریه و اصولا مفاسد اقتصادی چه فرقی با دمپایی کهنه داره ولی یه پیشنهاد برای کشور های اروپایی و امریکا دارم ٬ خوب بخونید شاید اصلا گشایشی در مساله هسته ای ایران باشه .

اونم اینه : حالا که ایران کوتاه نمی آد و کار از کار گذشته و ایران همه چی رو داره و شما هم  پخی کنند می میرید ( محترمانه غلطی نمی تونید بکنید) بیاین هرچی ایران اورانیوم و کیک زرد می پزه بخرید تا ایران زیاد نیاره تو نیروگاه بریزه و خدای نکرده در برابر شونصد تا بمب هسته ای اسراییل یه نارنجک هسته ای درست کنه .

خوب اگه این کار رو بکنید معادله حله . اگه هم کشور های اروپایی و امریکا پول ندارند ٬ آقا تعارف نکنن ٬ بگند ٬ من یه ۳ هزار تومنی پس انداز کردم ...........حالا هر وقت داشتند پس بدهند .

صد مرد گفته اند که در دار آخرین                       بوش آید و برود ٬ خر نمی رود

مردم که در بدر به سر کوی انگلیس     رایس راست گفته است دگر خر نمی رود

آقایان اروپا ٬ امریکاییها٬ انگلیسیها ٬ دیگه خر شما نمیرود . ول کنید این ملت ایران رو که اگه عصبانی بشند ممکنه نسل وایکینگ ها هم مثل دایناسورها منقرض بشه ......وای ی ی ی ی ی ی

 


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 4:43 عصر یکشنبه 85/10/10

بسم الله القاسم الجبارین .

اولین باری که این جمله را دیدم حدود 12 سالم بود و داشتم روزنامه های سال 57 را که توی زیر زمین خانه عمو پیدا کرده بودم می دیدم . اعدام سرلشگر ناجی و ....

شنبه صبح از خواب که بیدار شدم ساعت 20/6 بود که از رادیو شنیدم صدام ........

بابا نترسید ، لولو نیست ، صدامه ، تیپ زده

ناخودآگاه یاد همت افتادم ، خرازی ، قوچانی ، باکری ، یاد استخوانهای تفحص شده ، یاد چشمان منتظر به راه عزیز . خواهر من همکلاسی داشت که داداشش توی کربلای 4 مفقود شده بود ، کوچک بودم ولی یادم می آد هر از گاهی خواهرم می گفت دوستش داره دیوانه می شه و مادر دوستش چشمش به در سفید . تک پسر بود . بعد از چند سال هم به همت بچه های تفحص حداقل استخوانهای شهید را آوردند و دل خانواده آرام شد .

بازی اشکنک داره ، سر شکستنک داره .. بابا صدام هم گرگم به هوا دوست داشته و ما نمی دونستیم 

من فدای آن خانواده ای که هنوز چشم به در دارند و منتظر عزیز دل .....

من فدای خانواده ردانی پور که می دانند شهید است ولی قبرش خالی است . من فدای خانواده شهید باکری . من فدای دو پسر شهید همت .

صدام به درک واصل شد ، ولی این کافی نیست . صدام فقط برای دجیل محاکمه شد نه برای تمام ظلم هایش . جرم صدام تنها کشتار شیعیان دجیل نبود . پس عزیزان ما چه می شوند؟؟ پس مظلومان سردشت چه می شوند ؟؟ جواب حلبچه را که می دهد ؟؟

چهره خونریز را ببینید که چگونه از مرگ ترسیده ، هذه ی جهنم التی بهاالتوعدون

صدام نباید اعدام می شد ، تعجب من از اینست که امریکا دوباره با زیرکی کار خودش را کرد و جالب اینکه مردم هم راضی هستند . صدام اعدام شد نه به جرم کشتار مردم ، بلکه به جرم  زیاد دانستن ، زیاد دانستن از پشت پرده سیاست ، صدام اعدام شد تا بطور مشکوک فصلی دیگر از تاریخ معدوم شود . گوشه های زیادی از تاریخ معاصر با اعدام صدام در تاریکی ماند .

و گویا یک جانی کم شده است . امیدوارم اینگونه باشد

صدام اعدام نشد تا جلوی بمب گذاری پیروانش گرفته شود ، بلکه به دلیل حفظ آبروی امریکا و انگلیس شرش کم شد . یک مثلی هست که من در مورد هر اتفاقی مورد نظر قرار می دهم و آن اینکه : هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد .

برعکس پست های قبلی ، این تزیینی نیست و مرتبط می باشد

آیا تابه حال و در تاریخ معاصر حداقل ( گذشته را خوب مرور نکرده ام) شنیده یا دیده اید که استثمارگری برای رضایت زیر دست کاری کند . شنیده اید انگلیس و امریکا برای انسانیت ، بشریت ، حفظ آرمان ها و کلا چیزی غیر از پول و قدرت و صهیونیسم کاری کرده باشند .

این انگشت بسوی کدام شریک جرم نشانه رفته ، بهتر نبود قبل از محاکمه دستانش را قطع می کردند ، ولی نه ، این صلاح الدین ایوبی نیست . این صدام است

چرا مسلمانها فقط ظواهر فریبنده سیاست را درک می کنند . چرا ؟؟

ماشین لباسشویی تک قلوی .... ( بابا بذارید تبلیغ کنیم)

یک سوالی که برای من پیش آمده : آیا صدام واقعا اعدام شده است ؟؟

امیدوارم امنیت به عراق بازگردد

پی نوشت:

اس ام اس روز : مصادف با عید قربان صدام در راه امریکا قربانی شد .


¤ نویسنده: عماد یونسی

نوشته های دیگران ( )

   1   2      >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
6
:: بازدید دیروز ::
9
:: کل بازدیدها ::
168497

:: درباره من ::


:: لینک به وبلاگ ::


::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

احمدی . احمدی نژاد . ازدواج . انتخابات . انیشتن . بار گران . بروجردی . پیامک . تاهل . جمهوری . چیز . دزدی . دهمین . روزنوشت . ریاست . سفر استانی . سیاست . شعر . شیعه . عشق . غارت . مناظره . موسوی . میرحسین . نژاد . همسر . واقعیت .

:: آرشیو ::

سیاست خارجی
سیاست داخلی
جمهوری خودمختار آزاد اسلامی
خاطرات
مناسبت ها
.............

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو